نماهنگ چشم تر از محمدحسین پویانفر اثری درباره ی فاطمیه است.
مینویسم به چشم تر مادر
مینویسم به روی در مادر
با همین پاره ی جگر مادر
سوختم از سکوت اگر مادر
مینویسم مرا ببر مادر (2)
خواهرم نام مادر آورده چادر گریه آورده
غم من باز هم سر آورده کوچه داد مرا در آورده
باز رفتم به آن گذر مادر
کوچه بود و عبور بانویش
کوچه و یک بهشت در کویش
مادری و فرشته هر سویش
باد حتی نخورده بر رویش
من در آن کوچه بی خبر مادر
کوچه بود و غروب غمبارش
کوچه بود و دو تا عزادارش
کوچه ی سنگی و دو دیوارش
کوچه و سنگ های بسیارش
کوچه پر شد ز رهگذر مادر
دیدم آنجا هزار مشکل را
بسته بودند راه منزل را
جمع نامحرم و ارازل را
دیدم آن روز دست قاتل را
وای از چشم خیره سر مادر (2)
چشم خود را که بست زد سیلی
دید بی حیدر است زد سیلی
وای با پشت دست زد سیلی
گونه ای را شکست زد سیلی
سنگ دیوار بود و سر مادر
میزدم داد که نزن نامرد
کشتیش پیش چشم من نامرد
جای مادر مرا بزن نامرد
یک نفر بین چند تن نامرد
از غرورم شکسته تر مادر
یا صاحب الزمان آجرک الله
او زد و هر دو تا زمین خوردیم
هر دو تا بی هوا زمین خوردیم
پیش نامرد ها زمین خوردیم خنده کردند
تا زمین خوردیم چادر و خون و خاک تر