مداحی هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت از حاج محمود کریمی اثری درباره ی تاسوعای حسینی است.
هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت
رزق و روزیه تمام خاندانش را گرفت (2)
خوش به حال سائلی که سائل عباس شد (2)
خوش به حال آنکه از عباس نانش را گرفت (2)
روز محشر دست هایش دستگیری میکند
دست خود را داد و دست دوستانش را گرفت
هیچکس اندازه ی عباس شرمنده نشد
کربلا بدجور از او امتحانش را گرفت
از خجالت آب شد آب آور کرببلا
عصر تاسوعا امان نامه امانش را گرفت
چشم هایش پاسبان های بنات خیمه بود
حرمله با تیر چشم پاسبانش را گرفت
تیر ها در پیکرش وقت زمین خوردن شکست
بس که خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت
….. برای تیر ها جایی نماند
ناگهان سرنیزه ای حجم دهانش را گرفت
قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود
تیر هایی که به مشکش میخورد جانش را گرفت
از بغل تا که سرش را بر سر نیزه زدند (2)
گریه های ناتمامی خواهرانش را گرفت