
توجه: این قطعه صوتی حاوی روضه است
پیشنهاد میشود برای حفظ حال معنوی، در شرایط مناسب شنیده شود.
از همین مناسبت
مشاهده ی بیشتر از همین مناسبتمتن و اشعار
نماهنگ انگار نه انگار از کربلایی علی اکبر حائری اثری درباره ی فاطمیه 1404 است. تهیه شده در استودیو ریحان
انگار نه انگار یه روزی این خونه مادر داشت
کی میگه خنده ی تلخ مثل آب رو آتیشه
هی آب سرد میخورم جگرم خنک نمیشه
بسوزه دنیایی که گریه ی سنگم درآورد
وقتی شکست با لگد تو مدینه بار شیشه
حرفی نمیزنه ولی دهن وا میکنن زخماش
به ما میگن همه چیز و که غم میباره پشت غم
که روز از نو درد از نو
خاموش شد آتیش در پس دل ما چی
زینب میگه اگه بره پیش خدا چی
انگار نه انگار که یه روز این خونه مادر داشت
آیینه تا که صورتش رو دید ترک برداشت
وقتی که پرپر زد همه گفتن مگه پر داشت
باز جای شکرش باقیه فاطمه دختر داشت
قنفذ و دیدم که میخنده از کنارم رد میشه
دست و زانوی پهلون بلرزه خیلی بد میشه
زدن رفتن عجب داغی گذاشتن به دل حسن رفتن
گذاشتن رد خونش رو روی کفن رفتن
انگار نه انگار که یه روز این خونه مادر داشت
آیینه تا که صورتش رو دید ترک برداشت
وقتی که پرپر زد همه گفتن مگه پر داشت
باز جای شکرش باقیه فاطمه دختر داشت
آخرین مداحی ها از همین مداح
مشاهده ی بیشتر از همین مداحنظرات کاربران (۰)
هنوز نظری ثبت نشده است. اولین نفر باشید!












شما هم نظر خود را بنویسید